English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5735 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
price control U کنترل قیمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
Other Matches
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
price limit U حد قیمت
all in price U قیمت کل
price line U خط قیمت
At the price of. At the cost of . U به قیمت
priceless U بی قیمت
worth U قیمت
PR U قیمت
cost,insurance,freight and exchange(cif& U قیمت
price U قیمت
valueless U بی قیمت
equivalent U هم قیمت
high priced U پر قیمت
quotations U قیمت
prices U قیمت
quotation U قیمت
set (one) back <idiom> U قیمت
equivalents U هم قیمت
valuing U قیمت
cif U قیمت
cost U قیمت
invalued U بی قیمت
above rubies U بی قیمت
value U قیمت
wage price spiral U قیمت
nominal U کم قیمت
bourse U قیمت
values U قیمت
wage price guideline U قیمت
treasure U ذی قیمت
price chiseling U تقلب در قیمت
quotes U قیمت دادن
quoted U قیمت دادن
quote U قیمت دادن
price homogeneity U همگنی قیمت
excess price U اضافه قیمت
price determination U تعیین قیمت
spot price U قیمت نقدی
standard price U قیمت استاندارد
unit price U قیمت واحد
unit price U واحد قیمت
underpricing U کم قیمت گذاشتن
cash price U قیمت نقدی
cost push U فشار قیمت
cost unit U قیمت واحد
offering price U قیمت پیشنهادی
price freeze U تثبیت قیمت ها
asking price U قیمت آخر
standard price U قیمت پایه
unjust price U قیمت ناعادلانه
conversion price U قیمت تبدیل
price freezing U انجماد قیمت
cut rate U تنزل قیمت
current price U قیمت جاری
trade price U قیمت تجاری
trade price U قیمت تجارتی
lump sums U قیمت مقطوع
lump sum U قیمت مقطوع
target price U قیمت موردنظر
price discrimination U تبعیض قیمت
terminal price U قیمت نهائی
price elasticity U حساسیت قیمت
price elasticity U کشش قیمت
price effect U اثر قیمت
terminal price U قیمت تحویل
price adjustment U تعدیل قیمت
price freezing U تثبیت قیمت
price ceilings U حداکثر قیمت
basis U قیمت واحد
supply price U قیمت عرضه
trade price U قیمت صنفی
price differential U تفاوت قیمت
supply price U قیمت تولیدکننده
support price U قیمت حمایتی
excess price U قیمت اضافی
equilibrium price U قیمت تعادل
oil price U قیمت نفت
parity price U قیمت مشابه
parity price U قیمت لایتغیر
deflation U تنزل قیمت
price ceilings U تثبیت قیمت
diseconomy U ترقی قیمت ها
decrease in value U نقص قیمت
price ceilings U سقف قیمت
valuing U قیمت کردن
price responsiveness U کشش قیمت
buying price U قیمت خرید
worthless U ناچیز و بی قیمت
absolute price U قیمت مطلق
accounting price U قیمت حسابداری
accounting price U قیمت محاسبه
break up value U قیمت رهایی
actual price U قیمت واقعی
advalorem U از روی قیمت
price reduction U کاهش قیمت
price ratio U نسبت قیمت
price list U لیست قیمت
price theory U نظریه قیمت
claimers U اسبهای هم قیمت
charm price U قیمت چشمگیر
consideration U جایزه قیمت
considerations U جایزه قیمت
catalogue price U قیمت کاتالوگ
purchase money U قیمت جنس
price list U فهرست قیمت
advalorem U به نسبت قیمت
bottom price U حداقل قیمت
big ticket U گران قیمت
average price U قیمت متوسط
price stabilization U ثبات قیمت
prizer U قیمت گذار
price support U تایید قیمت
price support U حمایت قیمت
appraisable U قیمت کردنی
price system U نظام قیمت
price tag U اتیکت قیمت
pricer U قیمت گذار
average price U میانگین قیمت
average revenue U قیمت عادی
base price U قیمت پایه
price stability U تثبیت قیمت
price stability U ثبات قیمت
price stabilization U تثبیت قیمت
basis price U قیمت پایه
basis price U قیمت مبنا
basic standard cost U قیمت پایه
basic standard cost U قیمت استاندارد
basic price U قیمت مبنا
basic price U قیمت پایه
base price U قیمت مبنا
Recent search history Forum search
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1preppy
1i was rebelling now
2Rowdy
1لطفا قیمت محصولات رو برای من بفرستید ممنونه
0ایا for what price ? ترجمه ی جمله ی
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com